فردوسی

ساخت وبلاگ

فردوسی,
Tomb of Ferdowsi (WLM 2015).jpg
پیکرهٔ فردوسی, کارِ ابوالحسن صدیقی در آرامگاه فردوسی, طوس
نام اصلیابوالقاسم فردوسی, طوسی
زمینهٔ کاریادبیات فارسی، شعر
زادروز۳۲۹ قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی
دهکدهٔ پاژ، طوس،[۲] خراسان
مرگ۴۱۶ قمری برابر با ۴۰۴ خورشیدی[۱]
طوس
ملیتایرانی
محل زندگیطوس، پاژ
جایگاه خاکسپاریطوس، خراسان
۳۶۲۹′۱۰٫۱۵″ شمالی ۵۹۳۱′۳٫۳۴″ شرقی
مذهباسلام، شیعه
در زمان حکومتفرمانروایی سامانیان و غزنویان
لقبحکیم طوس، حکیم سخن
پیشهشاعر و دهقان
سبک نوشتاریسبک خراسانی
کتاب‌هاشاهنامه
دلیل سرشناسیسرایش شاهنامه
اثرگذاشته برادب فارسی و ادبیات جهان
اثرپذیرفته ازآیین‌های مزدیسنا، زروانی و مهرپرستی، جنبش شعوبیه،رودکی و دقیقی

پژوهشگران سرودن شاهنامه را برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی, می‌دانند. تنها سروده‌ای که روشن شده از اوست، خود شاهنامه است. شاهنامه پرآوازه‌ترین سرودهٔ فردوسی, و یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات کهن پارسی است. فردوسیشاهنامه را در ۳۸۴ ه‍.ق، سه سال پیش از برتخت‌نشستن محمود، به‌پایان برد و در ۲۵ اسفند ۴۰۰ ه‍.ق برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ م، در هفتاد و یک سالگی، تحریر دوم را به انجام رساند. سروده‌های دیگری نیز به فردوسی, منتسب شده‌اند، که بیشترشان بی‌پایه هستند. نامورترین آن‌ها مثنوی‌ای به نام یوسف و زلیخا است. سرودهٔ دیگری که از فردوسی, دانسته شده، هجونامه‌ای در نکوهش سلطان محمود غزنوی است. برابر کتابشناسی فردوسی, و شاهنامه، گردآوری ایرج افشار، با به‌شمارآوردن سروده‌های منسوب به فردوسی مانند یوسف و زلیخا تا سال ۱۳۸۵، تعداد ۵۹۴۲ اثر گوناگون در این سال‌ها نوشته شده‌است.[یادداشت ۱]

فردوسی دهقان و دهقان‌زاده بود. او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و هم‌زمان با جنبش استقلال‌خواهی و هویت‌طلبی در میان ایرانیان سپری کرد. شاهان سامانی با پشتیبانی از زبان فارسی، عصری درخشان را برای پرورش زبان و اندیشهٔ ایرانی آماده ساختند و فردوسی در هنر سخنوری آشکارا وامدار گذشتگان خویش و همهٔ آنانی است که در سده‌های سوم و چهارم هجری، زبان فارسی را به اوج رساندند و او با بهره‌گیری از آن سرمایه، توانست مطالب خود را چنین درخشان بپردازد. در نگاهی کلی دربارهٔ دانش و آموخته‌های فردوسی می‌توان گفت او زبان عربی می‌دانست، اما در نثر و نظم عربچیرگی نداشت. او پهلوی‌خوانی را به‌طور روان و پیشرفته نمی‌دانست، اما به‌گونهٔ مقدماتی مفهوم آن را دریافت می‌کرد. به‌هرروی، در شاهنامه هیچ نشانه‌ای دربارهٔ پهلوی‌دانی او نیست.

در پیشگفتار بایسنقری نام فردوسی با حکیم همراه است، که از دید برخی اشاره به حکمت خسروانی دارد. فردوسی در شاهنامه، فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند داده‌است. از شاهنامه برمی‌آید که فردوسی از آیین‌های ایران باستان مانند زروانی، مهرپرستی ومزدیسنا اثر پذیرفته، هرچند برخی پژوهشگران سرچشمهٔ این اثرپذیری‌ها را منابع کار فردوسی می‌دانند، که او به آن‌ها بسیار وفادار بوده‌است. همچنین، وی به‌سبب خاستگاه دهقانی، با فرهنگ و آیین‌های باستانی ایران آشنایی داشت و پس از آن نیز بر دامنهٔ این آگاهی‌ها افزود، به‌گونه‌ای‌که این دانسته‌ها، جهان‌بینی شعری او را بنیان ریخت. آنچه که فردوسی به آن می‌پرداخت، جدای از جنبهٔ شعری، دانشورانه نیز بود؛ او افسانه ننوشت. فردوسی خرد را سرچشمه و سرمایهٔ تمام خوبی‌ها می‌داند. او بر این باور است که آدمی با خرد، نیک و بد را از یکدیگر بازمی‌شناسد و از این راه به نیک‌بختی این جهان و رستگاری آن جهان می‌رسد. فردوسی با ریزبینی، منابع خود — که بیشترینِ آن‌ها شاهنامهٔ ابومنصوریبود — را بررسی می‌کرد. او توانست از میان انبوه دانسته‌هایی که در دسترس داشت، مطالبی را گزیده و گردآوری کند که در یاد ایرانیان، ترکان و هندیان زنده بماند.

 

 

ویتامین سی...
ما را در سایت ویتامین سی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danstanyhay1 بازدید : 80 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 18:04